13 سال پیش Amnesia: The Dark Descent چهره بازی های ترسناک را تغییر داد و Amnesia: Rebirth در سال 2020 بذر داستانی را که کاشته شده بود به شکوفایی نهایی و اوج رساند. Amnesia: The Bunker ، یک فصل کوچکتر و مستقل تر، کار خود را برای هیجان زده کردن دوباره طرفداران این فرانچایز ترسناک انجام داده است. در حالی که بسیاری از اصول مخفی کاری و معمایی آن مانند زمانی که بیش از یک دهه پیش به عنوان دانیل از خواب بیدار شدیم، باقی مانده است، این بازی ترسناک، غم انگیز و پایان باز ثابت می کند که این بار می توانید به یک حیوان پیر جهنمی چند ترفند جدید نشان دهید.
در سال 1916 در یک پناهگاه تاریک و محکوم به شکست جنگ جهانی اول، ما نقش یک سرباز فرانسوی را بازی می کنیم که در نبرد مجروح می شود، خواب بیدار می شود و می بیند که خروجی ها ویران شده اند و تقریباً همه همرزمانش توسط چیزی در کمین کشته شده اند. اولین و بزرگترین تغییر در روال معمول Amnesia این است که کل پناهگاه، که بزرگ تر از آنچه روی کاغذ به نظر می رسد است، از همان ابتدا برای کاوش در دسترس است. مشابه متروید یا رزیدنت اویل، شما ابتدا باید زرادخانه کوچکی از ابزارها را برای دسترسی به مناطق خاص و پیشرفت داستان پیدا کنید، اما از نظر مسیر بعدی به شما جهت بسیار کمی داده می شود. این به ایجاد تنش کمک می کند، زیرا هر سفری که از اتاق ایمن مرکزی با لامپ روشن می شود، منابع بسیار محدود شما و احتمالاً عزم شما را نیز تخلیه می کند.
در حالی که بیشتر دشمنان در سایر بازیهای Amnesia برای گشت زنی در یک منطقه خاص به روشی خاص برنامه ریزی شده اند، The Bunker صفحه تازهای را از کتاب Alien: Isolation میگیرد و تهدیدی همیشگی به نام استاکر را نشان می دهد که در پشت دیوارها و بالای سقف زندان سیمانی شما زندگی می کند و جذب سر و صدا می شود. این سر و صدا می تواند هر چیزی باشد از دویدن گرفته تا شلیک سلاح و استفاده از چراغ قوه دستی. این واقعیت که رفتار آن تا حدی غیر قابل پیش بینی است ترس را از بین می برد و را اضافه می کند. هنگامی که توجه آن را به خود جلب کردید، با شنیدن صدای خراشیدن و غرغر کردن متوجه خواهید شد که از طراحی صدای موثر برای تقویت بیشتر پارانویای شما استفاده شده است.
این بار شلیک کنید!
Amnesia به عنوان یک بازی ترسناک کامپیوتری بدون اسلحه نامی برای خود دست و پا کرد، بنابراین در ابتدا عجیب به نظر می رسد که The Bunker به شما یک تپانچه و حتی گاهی اوقات نارنجک می دهد. اما این تنها یک شوخی واقعاً لوس است! زیرا اینها در بهترین حالت می توانند باعث شوند استاکر شما را برای چند دقیقه تنها بگذارد. مهمات از نظر موقعیتی مفید هستند، اما در نهایت دشمن را ترسناک تر می کنند. کدامش ترسناک تر است؟ هیولایی که اصلاً نمیتوانید با آن مبارزه کنید، یا هیولایی که با زدن گلوله ای به صورتش فقط کمی اذیتش می کنید؟! با این حال، چیزی که از این هیولا نمی تواند شما را تحت تأثیر قرار دهد، هوش مصنوعی آن است. بیگانه در Isolation هر چه بیشتر با آن روبرو شوید به آرامی اطلاعات بیشتری در مورد شما می آموزد، به خصوص اگر استراتژی ای مانند پنهان شدن در قفسه ها داشته باشید. متأسفانه، استاکر چندان باهوش به نظر نمی رسد. فهمیدن این موضوع تا حدودی تنشی را که Bunker برای ساختن آن بسیار سخت کار کرده را کاهش می دهد.
اما بازی چیز بیشتری برای هیجان انگیز تر شدنش دارد. کل پناهگاه توسط یک ژنراتور مرکزی تغذیه میشود که مانند یک فیل تشنه سوخت را می خورد، و فقط تعداد زیادی شارژ مجدد در کل نقشه وجود دارد. شما می توانید بدون چراغ روشن به کاوش بپردازید، اما این خیلی بد است. استاکر آزاد است تا در تاریکی در سالن ها پرسه بزند، در حالی که معمولاً تا زمانی که شما را شناسایی کند در تونل های خود می ماند. بدتر از آن، تنها منبع نور قابل استفاده مجدد شما همان چراغ قوه احمقانه ای است که صدای زیادی ایجاد می کند و موقعیت شما را به آن هشدار می دهد. این بدان معنی است که هر سفر به گوشه های دورتر پناهگاه با یک حس فوریت و هدف همراه است، که توسط یک ساعت جیبی تجسم یافته است که می توانید میزان سوخت باقیمانده را همگام سازی کنید تا بدانید چقدر زمان دارید تا چراغ خاموش شود. اگر هر بار که استاکر در اطراف است مخفی شوید، یک منبع گرانبها را می سوزانید، زیرا گاهی اوقات ممکن است یک یا دو دقیقه طول بکشد تا گشت زنی متوقف شود و به داخل تونل ها برگردد. این قطعاً مؤثرترین ترفند جدید The Bunker برای ایجاد احساس ترس و استرسی است که اولین Amnesia در بازیکن ایجاد میکرد.
چرا سنگر؟
داستان نسبتاً ساده است، به خصوص در مقایسه با کابوس کیهانی ای که در Amnesia: Rebirth بود. زمانی که یاد داشت هایی را، که توسط مردان و افسران مختلف که زمانی این پناهگاه را خانه ای دور از خانه می نامیدند نوشته شده اند، می بینید، جدول زمانی رویداد ها به آرامی مورد توجه قرار می گیرند.. در حالی که بازی های گذشته عمدتاً در مورد یادآوری و کنار آمدن با گناهان شخصیت شما بوده است، این صرفاً مقدمه ای است برای آنچه که The Bunker در واقع در چنته دارد.
با اینکه ریز نگاه های کوچکی به جهان بزرگ تر Amnesia وجود دارد، اما این داستان بسیار و خودکفا تر است. اگر Rebirth را بازی کرده اید، با درک عمیق تر و دیدن چیز های پشت پرده داستان را خواهید فهمید و اگر این کار را نکردید، از این لحظات شگفت زده و متحیر خواهید شد. سپس احتمالاً باید به بازی Rebirth بروید تا بتوانید کاملا بفهمید که در واقع چه اتفاقی می افتد.
با این وجود پایان بازی کمی قابل پیش بینی است. اگر حتی برای یک ثانیه به آنچه در سرتاسر The Bunker انجام می دهید و سرنوشت خود پس از خروج از پناهگاه فکر کنید، تصور می کنم اکثر مردم متوجه خواهند شد که «فرار» در تمام مدت چه معنایی دارد. Amnesia: The Bunker به ما یادآوری می کند که ما به عنوان یک بازیکن می توانیم وحشت هایی به مراتب بد تر از تصورات برترین نویسنده ها برای خودمان خلق کنیم و این امر باعث میشود قابل پیش بینی بودن پایان بازی حتی ذره ای از لذت مسیر کم نکند.
بسیاری از موارد در The Bunker، از جمله رفتار هیولا، کد قفل ها و مکان برخی از آیتم های کلیدی، در هر بازی نیمه تصادفی هستند. این یعنی اگر تصمیم دارید این بازی را دوباره بازی کنید، هیجان و حتی تجربه ی متفاوتی را تجربه خواهید کرد. همچنین این تصادفی بودن ها باعث شده که Speed Run بسیار طولانی تر شود. شاید برای بار اول، بدون داشتن اطلاعاتی از بازی، بتوانید کل بازی را بین 4-8 ساعت تمام کنید. البته زمانی را که نیاز دارید تا با دیدن ویدیو های خنده دار از استرس خود کم کنید را از محاسبات حذف کردم!
همچنین یک مشکل فنی کوچک آزاردهنده وجود دارد: هنگام انتقال بین مناطق، صفحه هنگام بارگیری، گاهی تا چند ثانیه ،و حتی اگر بازی روی یک SSD سریع نصب شده باشد، هنگ می کند. با توجه به اینکه این مناطق خیلی بزرگ نیستند و بازی های توسعه دهنده Frictional دقیقاً شبیه Crysis نیستند، به نظر می رسد که این مشکل توجیه خوبی نداشته باشد.
عطش وحشت
نمی توانم بگویم که Amnesia، مانند قدیم، هنوز یک فرنچایز ترسناک پیشگامانه است. داستان بزرگتری که در حال ساخت آن بود قبلاً در Rebirth بازی شده است. اما Amnesia: The Bunker ثابت می کند که اپیزود های کوچک تر به سبک گلچین در جهان آن هنوز هم می توانند تنش و ترس را به همراه داشته باشند. و کیسه ترفند های Frictional زمانی که صحبت از تپاندن قلب ما می شود و ما را وادار می کند به دقت در مورد نحوه استفاده از ابزارهای محدود در دسترسمان فکر کنیم، کاملاً خالی نیست! این بازی یک تجربه ی استثنایی نیست، اما اگر طرفدار Amnesia هستید، قطعا اشتهای شما را برای برخی داستان های ترسناک و تاریک سیر می کند.